حجت الاسلام مجتبي نورمفيدي، استاد حوزه علميه قم، در گفتگو با خبرنگار گروه دين و انديشه "مهر" درباره شخصيت فقهي حضرت امام خميني (ره) اظهار داشت : قبل از اينكه بخواهيم شخصيت فقهي امام را مورد ارزيابي قرار دهيم و امتيازات خاص امام را از مابقي فقها تمييز دهيم مي بايست نگاه امام را به فقه و تعريفي كه امام از فقه داشتند مشخص كنيم. چرا كه نگاه امام از فقه پايه گذار انقلاب شد. يعني اين نگاه خاص امام بود كه ايشان را به سوي انقلاب كشاند.
وي در ادامه افزود : فقها تعريفي كه از فقه ارائه نمودند اين است كه فقه عبارت است ازعلم به احكام پنج گانه تكليفي از روي ادله تفصيلي آنها. امام براي فقه تعريف خاصي دارند البته اين تعريف سابقه در تاريخ فقه دارد و علامه حلي نيز چنين تعريفي داشتند. به نظر امام فقه عبارت است از قانون زندگي دنيوي و اخروي براي رسيدن به قرب خدا بعد از علم به معارف. بر اين اساس ، فقه گستردگي وسيعي از حيث قلمرو پيدا مي كند و طبيعي است وقتي كه فقه قانون دنيا و آخرت مي شود آثار و تبعاتي را نيز به دنبال خواهد داشت. امام با توجه به چنين نگاهي به فقه بسياري از آراء كم نظيرشان را شكل مي دهند. يعني امام را مي توان فقيه نوآور، مبتكر و صاحب مكتب معرفي كنيم. اگرچه شخصيت سياسي امام باعث شد كه اين جهت كمتر مورد توجه قرار گيرد.
حجت الاسلام نورمفيدي در پاسخ به اين پرسش كه تا چه اندازه تدبيرها و نوآوري هاي ايشان باعث پويايي فقه گرديد گفت : تمام اين موارد به نگاه خاص امام به فقه باز مي گردد. ايشان به فقه نگاه غير فردگرايانه داشتند. اكثر فقها در تدوين و تفريع فروع مسائل فقهي نگرش فردگرايانه دارند. علت هم مشخص است، دور بودن از حكومت علت اصلي اين گرايش است. در اهل سنت اين گرايش ضعيف است چرا كه آنها به دليل عقيدتي و دلايل بيروني با حكومتها امتزاج داشتند. اگرچه در شيعه دوري از حكومت تحميل شد، اما فقيهان شيعه هر وقت به حكومت نزديك شدند فقه اجتماعي ما توسعه پيدا كرد. به طور مثال ، دوران صفويه فقه اجتماعي گسترش پيدا كرد. ولي نكته مهم اين است كه برخي از فقها در گذشته نگاه اجتماعي داشتند ولي شرايط بيروني نگاه اجتماعي و نگاه حكومتي را به آنها تحميل كرد. تعريفي كه امام از فقه داشتند نگاه از ديد وسيع ايشان است.
وي با تاكيد بر اين مطلب كه فقه امام سياسي - اجتماعي بود اظهار داشت : امام در حوزه فقه سياسي نظرات خاصي دارد. اما اگر مقصود از فقه اجتماعي نگاه فردگرايانه باشد درست است. مقصود از نگاه اجتماعي اعم از فقه اجتماعي است. نگاه فقهي امام بسيار وسيع است اما مطابق با حقايق وحياني و قرآني نيز است. لذا نگاه اجتماعي نيز بر اين فقه سايه افكنده است.
استاد حوزه علميه قم تاكيد كرد : وقتي امام چنين نگاهي به فقه داشتند در حقيقت يكسري لوازمي به اين نگا ه به طور طبيعي ايجاد مي شد كه آن لوازم را ايشان تصريح كردند. امام پيوند وثيقي بين مسئله اجتهاد و فقاهت با زمان و مكان و مصلحت برقرار كردند. در مسايل مربوط به اجتماع اينكه ما بگوييم مسئله در دايره اجتهاد مورد توجه قرار گيرد آثار بسيار مهمي دارد. اگر اين عناصر مورد توجه قرار نگيرد ما به طور قطع با بن بست مواجه مي شويم و فقه ظرفيت لازم را بر اداره جامعه نخواهد داشت. امام با اين ايده ظرفيت بسيار بالايي براي فقه ايجاد كردند كه مي تواند در عرصه اداره امور حكومت و جامعه مشكلات و معظلات را حل كنند.
وي در پاسخ به اين پرسش كه تا چه اندازه فقه امام مي تواند الگوي مناسبي براي فقه پژوهان ما قرار گيرد تا بتوانند به نوآوري هاي جديدي دست پيدا كنند گفت : امروز با توجه به افزايش انتظاراتي كه در جامعه جهاني از دين ايجاد شده و مسائل داخلي هم جدا از مسائل جامعه جهاني نيست ، اگر روحانيت بخواهد حضور قوي داشته باشد و بخواهد پاسخگوي نيازها باشد چاره اي ندارد كه از نظام فقهي امام بهره گيرد و حوزه هاي ما در اين نظام فقهي و فكري تربيت شوند.
نظر شما